دریفت، و تکنیک های آن را بشناسید

دریفت، و تکنیک های آن را بشناسید

دریفت
دریفت یک رشته اتومبیل رانیست که اخیرا در کشور ما نیز مسابقات و رقابت های بیشتری نسبت به گذشته در این رشته برگزار می شود.
مفهوم:
دریفت زمانی محقق میگردد که راننده از قصد خودرو را به حالت اوراستیر(OverSteer) در بیاورد. اوراستیر حالت بیش فرمانی خودرو را گویند؛ دراین حالت چرخ های عقب مخالف جهت پیچ لیز خورده که آن را rear slip angle می نامند؛ معنای لغوی این عبارت ” زاویه ی لغزش عقب ” می باشد. این زاویه باید از زاویه لغزش چرخ های جلو بیشتر باشد تا خودرو به حالت اوور استیر دربیاید که این اعمال اغلب برای خودرو های محور عقب متحرک مقدور است.

اینکه فرمان در مخالف جهت پیچ بچرخد را در اصطلاح لاتین Opposite Lock یا Counter Steering گویند که در زبان آمیانه ی ما به آن ” سر فرمان زدن ” می گویند. این حرکت برای کنترل میزان تکانه چرخ های عقب هنگام اووراستیر انجام می شود، به صورتی که خودرو با کمترین افت سرعت با حالت بیش فرمانی پیچ را رد کند.

1 خودرو بدون انحراف در مسیر قرار دارد و هر 4 چرخ در یک مسیر حرکت می کنند.
2 راننده با فرمان به سمت موافق پیچ با زاویه بیشتر (بیش فرمانی) خودرو را به حالت اوور استیر در می آورد.
این مرحله معمولا با استفاده از ترمز دستی انجام می شود تا انحراف خودرو راحت انجام شود و سپس وارد مرحله 3 می شویم.
3 در این مرحله نوبت counter steering یا سر فرمان زدن می باشد؛ این حرکت همزمان با گاز دادن انجام می شود تا نیروی چرخ های عقب، خودرو را در مسیر نگه دارد.

4 اوج بیش فرمانی درمرحله 4 که گلوگاه (َApex) پبچ به شمار می آید اتفاق می افتد. در این مرحله برای کنترل زاویه ی خودرو با پیچ از تکنیک ترمز با پای چپ یا ( Left Foot Breaking ) همزمان با گاز دادن استفاده می شود که استفاده از پای چپ برای این کار نیازمند دقت زیاد است؛ چرا که با فشردن زیاد از حد، امکان اسپین شدن (Spin) وجود دارد.

5 مقدار فشار گاز کم شده تا وزن خودرو از عقب به جلو تقسیم شود و وزن بیشتر روی چرخ های جلو موجب اصطکاک بیشتر آن ها و در ادامه جهت گیری خودرو به سمت انتهای پیچ زود تر انجام گردد.

6 خودرو از پیچ خارج شده و در مسیر قرار می گیرد.

این آزمایش که بر روی یک دوچرخه با سرعت 6 متر بر ثاینه ( 21.6 کیلومتر بر ساعت ) در حالت اووراستیر انجام شده است، نشان می دهد که هرچه میزان گشتاور چرخ های عقب بیشتر شود، میزان فرمان پذیری کمتر می شود که این اثباتی است بردلیل کم کردن مقدار گاز در مرحله ی پنجم.

ترمز با پای چپ زمانی کاربرد دارد که به نیروی ترمز همزمان با فشردن پدال گاز نیاز است، در این هنگام پا ی راست مشغول فشردن پدال گاز است؛ پس برای ترمز گیری باید از پای چپ استفاده شود.این تکنیک نیازمند تمرین بسیار است؛ چرا که دقت پای چپ کمتر از پای راست بوده و تنها در صورتی که خودرو مجهز به جعبه دنده ی دستی باشد، از آن برای گرفتن کلاج استفاده می شود، لذا عملکرد این پا بیشتر صفر و یکی بوده و کار کردن با ترمز که پدالی حساس است بوسیله ی پای چپ کاریست که نیازمند تمرین و آزمون و خطای بسیار است.

تکنیک ترمز با پای چپ مختص دریفت کردن نبوده و در خودرو های دیفرانسیل جلو نیز کاربرد دارد.
کم فرمانی مشکلی بوده که همیشه به عنوان ضعف خودرو های دیفرانسیل جلو از آن یاد شده.
به طور خلاصه کم فرمانی را عدم جهت گیری خودرو، علیرغم چرخاندن فرمان می گویند.

در این روش قبل از ابتدای پیچ از داخل به صورت مستقیم به سمت بیرون پیچ حرکت می کنیم.

در مرحله بعد با پای چپ ترمز کرده وبه سمت خارج پیچ فرمان می دهیم و سپس بلا فاصله به داخل پیچ در منطقه ی Apex ( گلوگاه پیچ ) جهت گیری می کنیم. این حرکت باعث می شود وزن خودرو از چرخ های عقب، به چرخ های جلوی خودرو منتقل شود و اصطکاک بین چرخ های جلو و سطح زمین افزایش یابد و این یعنی حداقل کم فرمانی.
در مرحله ی بعدی، بعد از Apex، از داخل پیچ حرکت کرده و از پیچ خارج می شویم.
حرکت از داخل باعث می شود تا خودرو مسافت کمتری را نسبت به حرکت از خارج پیچ طی کند و مانور کمتری داشته باشد که نتیجه ی آن سرعت بالاتر و زمان کمتر طی کردن مسیر است.

در خودرو های با جعبه دنده دستی به جای این تکنیک، بعضا از تکنیک Heel and Toe نیز استفاده می شود.
فشردن بیش از حد ترمز در پیچ موجب اوور استیر و در نهایت اسپین شدن می گردد.

دیدگاهتان را بنویسید

منوی اصلی